تکنیک هوشمندانه الاغ‌ها برای بالا رفتن از پله

سالهای جنگ دقیق بگم سال۶۶بوشهرروستای امام.حسن.نزدیگ.پالایشگاه.بهرگان.مسول.توپ اولیکن. همان.توپ ۳۵بودم.جایی که مابودیم. دورافتاده بودوازنظرامکانات.درحدصفربودواب آشامیدنی روباتانکربرامون میاوردن.که یروزازکانکس.اومدم بیرون.دیدم یکی شیرتانکروبازگذاشته وهرچی اب ...بوده.رفته زمین.تانکرخالی.شده هرچی.دنبال.مقصرگشتم.کسی رونیافتم. تانوبت دوباره.اب بمابرسه کلی.رنج مشقت.بردیم..تااینکه.یروزازپنجره.کانکس بیرون.تماشامیکردم.دیدم.توسط.یک.گله.بزرگ خرموضعمون.محاصره شده.واین.خرهای زبان نفهم.مثل یک رنجرتعلیم.دیده هجوم.اوردن به تانکریکی ازخرها.بادهانش شیراب. روبازکردودیگران آب نوشیدن.وازطرف.دیگه.زدن بچاک..ویادشون. رفت.شیروببندن
دوستان.تااینجایادتون.باشه.تامن سرفرصت.بقیه.که قسمت جالب ماجراتعریف.کنم.حق نگهدارتون

سلام مگر آمریکا بهشته آمریکا ازبعضی از فرهنگاش از فرهنگ ‌‌زامبی هم بدتر